بیست و چهارم تیرماه ۱۳۹۷ ساعت یازده ظهر رفتم تا برای ماشین پژوه ۴۰۵ باطری بخرم! فکر می کردم که باطری مانند یکماه قبل است! زمانی که کارت بانکی ام را به فروشنده دام از او پرسیدم: چقدر باید بپردازم؟ گفت: سیصد و چهل هزار تومان می شود. شاید تا دقایقی خودم را گم کردم و تا به خودم آمدم فروشنده کارت را خالی کرده بود و من با ناراحتی بیرون آمدم و یاد مردمی که درآمد و کار ندارند و چند تا فرزند با مدارک بالا دارند که همسر می خواهند، خانه می خواهند، درآمد می خواهند و پول تو جیبی می خواهند بیشتر ناراحت می شدم و در دل بشدت از مسئولینن ناراحت و عصبانی بودم که اگر همه بر اساس ضوابط، مهارت، تخصص و شایستگی انتخاب شده بودند! الآن ما هرگز چنین اوضاع بد و نابسامانی نداشتیم و بلکه خیلی ها یا براساس روابط و یا به خاطر جناح بازی و یا سفارش انتخاب شده اند و شاید هم قصد خیلی از آنها بدبین و ناراضی کردن مردم از دین و کشوراست در حالی که نمی دانند مردم طلای بیست و دو عیارند، همان کسانی هستند که در طول هشت سال دفاع مقدس شهید، مفقود و جانباز دادند و خم به ابرو نیاوردند و از دین و کشور جانانه دفاع کردند و هیچ گونه ناخالصی هم ندارند و الآن هم پای کار و آماده ی هر گونه دفاع از کشور و اسلامند و هرگز از ناحیه ی این مردم تهدیدی نمی شود و اگر مشکل، ناخالصی و خطری برای کشور وجود دارد به خاطر اختلاس ها، کم کاری ها و بی عدالتی حتماَ از ها از ناحیه انتخاب های، بی جا و بی مورد بعضی از مسئولین است که دلشان برای مردم و کشور نمی سوزد و فکر جیب و شکمشان هستند و ...
بزرگترین هدف دشمن و کارسازترین ضربه ها که از موشک زدن هم مخرب تر و ویرانگر کننده تر همین است که پست ها و مسئولیت ها را به افراد نالایق و غیر تخصص واگذار شود تا هم مردم ناراضی شوند و هم دشمنان به هدف نهایی خود برسند و هیچ هزینه ای هم برای آنها ندارد و البته دشمن واقعی خودمان هستیم و...!
خداوند در قرآن سوره نساء آیه ۵۸ که خیلی ها هم به قرآن عمل نمی کند فقط به خاطر تبرک که گول خودمان را می دهیم و برای این که حرف هم نزند او را در پارچه ای سبز رنگ زندانی می کنیم می فرماید: إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَا... یعنی همه چیز در دنیا امانت الهی است و امانت باید فقط به اهلش داده شود نه به صاحبش! یعنی کسی که لیاقت، دیانت و تخصص داشته باشد نه برای گرفتن پست سر و گردن بشکند و خودش تملق بکشد و واسطه بگذارد و...
ماشاءالله به هرکس که در اداره ی خودش کارمند معمولی بوده! پیشنهاد هر پستی را می دهند فوری می پذیرد چون برایش نقشه ها دارد و سابقه ندارد کسی را دیده باشیم که از پست گرفتن فرار کند و از عواقب آن بترسد و یا بگوید: چند روز به من مهلت بدهید تا فکرهایم را بکنم ببینم می توانم یا نه!! هرگز با آن اداره و کار و مسولیتی را که می خواهد بپذیرد آشنا نیست اما متاسفانه با شجاعت و با افتخار پستش را می گیرد و چون از عواقبش خبر ندارد نتیجه اش این می شود که در اداره ها و بازار نه کنترل، نه نظارتی و نه عدالتی وجود ندارد و هرکس هر جوری که دلش بخواهد! با ارباب و رجوع برخورد می کند و اگر فروشنده است با هر قیمتی می فروشد، به نانوا اعتراض می کنید نان هایت کیفیت ندارند می گوید: آرد اشکال دارد. به دکاندار می گویید: چرا آب معدنی ۱۵۰۰تومان شده و پفک آنطوری؟ می گوید: دلار گران شده است و...!
فقر و بی کاری بیداد می کند کسی نیست جوابگو باشد! با همان ناراحتی آمدم که نان بخرم! نانوا خیلی خلوت بود و کلی نان روی هم انبار کرده بود. گفتم: آقای نصرالهی مثل این که کسی دیگر پول خریدن نان را هم ندارد که نان هایت اینطوری مانده اند؟ 
خندید و گفت: آری! صفری دیروز شش نفر از من نان به صورت قرض بردند و راضی هم نبودم و....! با این بی عدالتی، فقر و بی کاری و سوء مدیریتی ها و عدم نظارت ها زندگی برای بعضی به تجارت و برای بعضی به فلاکت تبدیل شده است و...! 

مسئولین نمی دانند که گرانی، بی عدالتی و فقر بیداد می کند و مردم بیکارند، خانواده ها درآمد ندارند، خانه ندارند و حتی پول تو جیبی را هم ندارند؟!
اگر نمی دانند که به درد نمی خورند و اگر می دانند باید کاری بکنند و اگر نمی توانند مسئولیت نپذیرند و استعفا بدهند تا کسی که می تواند جای آنها بیاید و....! 
کی باید جوابگوی این همه مشکلات و نارضایتی مردم فهیم و با بصیرت باشد نمی دانم⁉