180-مهمان نوازی آقا امام حسین علیه السلام
من برای ساختن یک فیلم سینمایی به عراق سفر کردم در حرم امام حسین علیه السلام به یاد شوخی حضرت ابراهیم علیه السلام با خداوند افتادم که به خداوند گفت: من نمی دانم که چگونه مردها را زنده می کنی ولی می خواهم این زنده شدن را با دیده ی خود ببینم تا قلبم آرام بگیرد و ...!
خداوند به وی گفت: گوشت چهار پرنده را با هم قاطی کن و سر کوهی بگذار و یکی یکی آنها را با اسم صدا کن تا زنده شدنشان را ببینی... ( سوره بقره آیه۲۶۰) من هم به زیارت اربابم امام حسین (ع) رفتم و مبلغ ده هزار تومان در ضریح انداختم و گفتم: رفیق تا غروب مبلغ بیست هزار تومان نه کمتر و نه بیشتر از شما می خواهم!
بعد از ظهر یکی از دوستانم را دیدم و به من گفت: آقای نوری فلان کس { حقیر اسمش را فراموش کرده ام} در عراق فرد مهمی است و می خواهد ترا ببیند. من رفتم و حدود دوازده دقیقه با آن آقا در باره ساختن فیلم صحبت کردم و گفت: ان شاءالله کارت درست می شود و موقع خداحافظی دست در جیبش برد و گفت: نوری امروز حرم امام حسین علیه السلام را خاکروبی کردیم و این مبلغ در آنجا پیدا شد و قسمت شما کرده است.
به وی گفتم: این پول را کی گرفتی و چقدر است؟ گفت: با پول شما، بیست هزار تومان و امروز صبح! گفتم: بنازم به امام حسین علیه السلام که قبل از اینکه من پول بندازم و حرفی بزنم فکر و نیتم را می دانست و من نزدیک ظهر امروز این ملبغ را در ضریح ارباب انداختم ...
نقل از کارگردان فیلم سنیمایی داریوش نوری از تلویزیون روز عید قربان ۱۳۹۵/۶/۲۲
حقیر بعد از شنیدن از تلویزیون، آن را نوشته ام و امام حسن علیه السلام مرا ببخشد شاید حق مطلب را ادا نکرده باشم – هواس صفری