از کنار منزل دوستم گذر می کردم در این حین دیدم که وی اشغال های خانه را بیرون آورده و کناری می گذارد تا ماشین شهرداری آنها را جمع کند. بعد از سلام و احوالپرسی از وی پرسیدم: فلانی اشغال های درون خود را چند روز به چند روز مانند همین اشغال ها که اگر آنها را به موقع دور نریزید بوی تعفنشان ،اهل خانه و حتی همسایه ها را اذیت و مریض می کند دور می ریزید و یا به قول امروزی ها دیلیت می کنید تا سالم، پاکیزه، شاداب و... بمانید؟!

خندید و گفت: صفری خیلی سوال سخت و سنگینی پرسیدید! شهامت و معرفت می خواهد که کسی قبول کند که در وجودش عیب و ایراد، که از این اشغال ها متعفن تر و مضرتر است وجود دارد. راستش را بخواهید خیلی سخت است و من برای حذف این ایرادها و اشکالاتم با خودم زیاد کلنجار می روم و به ندرت آنها را کنار می گذارم و با کمال تعجب باید بگویم: که اگر روی دوشم باشند راحت ترم!!

گفتم: خودمان از هر کس دیگری، بهتر خود را می شناسیم و خوب می دانیم که خیلی از ما آدم ها به اندازه بار ماشینی، عیب، ایراد، تفکرات منفی و کهنه روی دوشمان داریم. شب و روز، به وقت خواب، در حال نشستن و یا راه رفتن، این بار گران همچنان همراه و روی دوش ماست و سنگینی و ناراحتی حاصل از آن هر لحظه ما را اذیت می کند و به ما فشار می آورد، آرامش، امنیت، صفا و شیرینی دنیای ما را به خطر می اندازد. همانگونه که چاقی و اضافه وزن برای جسم مضر است و ده ها بیماری به دنبال دارد، عیب و ایرادهایمان نیز بر روی سلامتی روحمان اثر منفی می گذارد. پس چقدر زیبا و عاقلانه است که سعی کنیم آنها را کنار بگذاریم تا هم راحت و سبک شویم، هم آرامش و امنیت را به دست بیاوریم، هم از زندگی لذت ببریم، هم اخلاق و برخورد ما نیکو و جذاب می شود، هم دیگران نیز از این که در کنار ما هستند احساس آرامش می کنند، هم می توانیم زندگیمان را رونق بدهیم، هم می توانیم در زندگی دیگران نفش مثبتی داشته باشیم و...

راستی به نظرتان آیا خوردن غذای حرام و نجس، از این اشغال ها بد بوتر و خطرناک تر نیست و چرا احساس نمی کنیم و اهمیت نمیدهیم، به نظر شما عیب و ایراد کجاست؟