۱- چطور چادری شدم!
چادری شدم چون احساس میکنم چادر برام یک حصاره که دست هیچ مفسدی بهم نمیرسه راستش اولش از وقتی شروع شد که من سوم راهنمایی بودم (من از اول راهنمایی گاهی چادر میزدم گاهی نمیزدم) اما سوم راهنمایی داداشم باهام قهر کرد و گفت باید چادر بزنی که باهات آشتی کنم منم چادر رو خیلی دوست داشتم اما سختم بود، چون بدم می اومد کسی بهم چیزی تحمیل کنه من چادر رو از بچگی انتخاب کرده بودم اما با خودم قرار گذاشته بودم از اول دبیرستان چادری بشم آخرش قهر برادرم کار خودش رو کرد و خوشبختانه یکسال زودتر چادر زدم چادر میزدم اما گاهی از سختیاش عصبی میشدم تا موقعی که رفتم تو خط شهدا و جنگ ۸سال مون یا بهتر بگم دفاع ۸سال مون حالا خیلی به چادر علاقه دارم وقتی میزنمش اصلا دوست ندارم درش بیارم بهم حس خوبی میده؛ حس دختر بودن…حس یک مروارید تو صدف..حس مسئولیت در مقابل اعمالم و خون شهدا…حس یک آدم معقتد …و بازم میگم حس دخـــتر مسلــمون و ایرانــــی حالا چادرمو خیلیییی دوست دارم بیشتر از اونچه که فکرشو بکنیدالان میگم اگه همون داداشم بیاد بگه اگه چادر رو در نیاری باهات قهر میکنم این دفعه منم که مقاومت میکنم و به هیچ قیمتی درش نمیارم حتی اگه داداشم که خیلی دوسش دارم برای همیشه باهام قهر واقعا خوش به حالش…چقدر خوشبخته…