۷۵- حکایتی شنیدنی از شیخ مرتضی انصاری
آقایسید علی بهبهانی که ازعلمای عصر حاضر است به دو واسطه از یکی از شاگردان شیخمرتضی انصاری نقل می کند که گفت:برای تکمیل تحصیلاتم به نجف اشرف رفتم و بهدرس شیخ حاضر می شدم ولی از مطالب و تقریراتش هیچ نمی فهمیدم، خیلی از این وضع متأثر شدم تا جایی که دست به ختمهایی زدم باز فایده ای نداشت. بالاخره به حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام متوسل شدم تا شبی در خواب خدمت آن حضرت رسیدم. آن حضرت « بسم الله الرحمن الرحیم » را در گوش من قرائت فرمود. صبح چون در مجلس درس حاضر شدم درس را کاملاً می فهمیدم کم کم به حدی رسیدم که بر شیخ اشکال می کردم. روزی در پای منبر زیاد با شیخ صحبت و بحث می کردم. شیخ پس از درس نزدیک من رسید و آهسته در گوشم گفت:آنکس که « بسم الله» را در گوش تو قرائت کرد، در گوشمن تا « والضالین» خوانده. این را گفت و رفت.
+ نوشته شده در جمعه بیست و یکم خرداد ۱۳۹۵ ساعت 18:9 توسط هواس صفری
|