۷۷- دنیا با اهلش این چنین می کند
درویشی تنگدست به درِ خانه توانگری رفت و گفت: شنیده ام مالی در راه خدا نذر کرده ای که به درویشان دهی، من نیز درویشم. خواجه گفت: من نذر کوران کرده ام تو کور نیستی!
پس درویش تأملی کرد و گفت: ای خواجه کور حقیقی منم که درگاه خدای کریم را گذاشته به درِ خانه چون تو گدایی آمده ام. این را بگفت و روانه شد. خواجه متأثر گشته از دنبال وی شتافت و هر چه کوشید که چیزی به وی دهد قبول نکرد. نقل از: معراج السعادت ملا احمد نراقی
از او بخواه که دارد و می خواهد که از او بخواهی / از او مخواه که ندارد و می ترسد که از او بخواهی
+ نوشته شده در جمعه بیست و یکم خرداد ۱۳۹۵ ساعت 18:31 توسط هواس صفری
|